به گزارش دبیرخانه جشنواره ملی نشان نیکوکاری، با توجه به در پیش بودن دومین جشنواره ملی نشان نیکوکاری، دبیرخانه جشنواره تصمیم گرفته است تا با افراد صاحبنظر که سابقه فعالیتهای اجتماعی نیز داشتهاند به گفتوگو دربارۀ وضعیت نیکوکاری و چالشهای پیش روی آن در ایران و همچنین بررسی جشنواره نشان نیکوکاری بپردازد. بر همین اساس، آنچه در ادامه میآید، متن گفتوگو با دکتر سیدمحمدهادی ایازی؛ معاون اجتماعی اسبق وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که همواره منشأ خدمات اجتماعی مختلفی نیز بوده است؛
– از اینکه فرصت را برای انجام این گفتوگو در اختیار ما قرار دادید سپاسگزارم. در ابتدا بفرمایید که وضعیت فعالیتهای خیریه را در ایران چطور ارزیابی میکنید و فکر میکنید نقاط قوت و ضعف ما در نیکوکاری کجا است؟
مردم ما خوشبختانه رویکرد اقدامات خیرخواهانه زیادی در عرصههای مختلف دارند. حتی افرادی که تمکن مالی قابل توجهی نداشته باشند نیز دستبهخیر هستند و صبحبهصبح کمکی را به صندوقهای کمیته امداد میاندازند. افرادی که تمکن مالی دارند نیز اقدامات گستردهای انجام میدهند؛ اعم از افرادی که داخل یا خارج از کشور سکونت دارند. در بخش قابل توجهی از نیازهای زیرساختی عرصههای مختلف مانند آموزش و پرورش، بهزیستی، بهداشت و درمان، حوزه فرهنگ و هنر و حوزههای مختلف شاهد این هستیم که مردم مشارکت دارند و کمک میکنند تا کمبودها برطرف شود.
مصادیق این موضوع خیلی زیاد است. افرادی هستند که کمکهای بسیار گستردهای را انجام میدهند و برخی افراد نیز هستند که میآیند و کمک میکنند تا کاری که معطل باقی مانده است به اتمام برسد و خوشبختانه میبینیم یک هماهنگی از یک جهت میان نهادهای عمومی و دستگاههای دولتی و خیرین در این ارتباط وجود دارد. هرچند که اشکالاتی هم در این بخش هست اما باز هم شاهد مشارکت گستردهتر مردم هستیم. به عنوان نمونه بخواهم بگویم، زمانی که مدارس ما سه یا چهار شیفت شد، اگر شاهد این بودیم که کمبود فضای آموزشی برطرف شد، با مشارکت مردم بود. یعنی موالید افزایش یافت و مدارس پاسخگوی نیاز فرزاندمان نبودند، اما مردم مشارکت کردند و بخش قابل توجهی از نیازهای آموزشی را مردم برطرف کردند. الان هم در مناطق محروم مانند سیستانوبلوچستان و بخشی از هرمزگان و … شاهد هستیم که مردم هستند که حضور مییابند و کمبود فضای آموزشی را برطرف میکنند.
در نظام سلامت نیز شرایط همینطور بوده است. ما شاهد هستیم که پایگاههای بهداشت، مراکز اورژانس، بیمارستانها، درمانگاهها، کلینیکها و … با مشارکت خیرین ساخته شدهاند. برخی از کارها نیز کارهای فوقالعاده بزرگی بوده است. برای نمونه هفته قبل در مجمتع بیمارستانی امام خمینی (ره) در خدمت ریاست بیمارستان و برخی از اعضای هیئت علمی و خیرین بودم که دو مجموعه بسیار بزرگ آنجا ساخته شده است.
همچنین مهدی کلینیک با پایهگذاری مرحوم آقای گرامی ساخته شده است که البته بعداً دولت هم به آن مجموعه کمک کرد و با حدود هزار تخت بیمارستانی به اتمام رسید. به یک مجموعه دیگر به نام انستیتو کنسر هم میتوان اشاره کرد که یکی از خیرین با 640 تخت بیمارستانی ساخت آن را به اتمام رساند. هریک از اینها چند همت هزینه داشته است و بخش عمدهای از نیازها برطرف شده است. یا مثلاً یکی دیگر از خیرین، یک بیمارستان به نام بیمارستان حکیم برای کودکان ساخت که 260 تخت بیمارستانی دارد و در جنوب غرب تهران قرار دارد که صفر تا صد هزینهها با خیرین بوده است. از این مصادیق در سطح کشور خیلی زیاد است.
بنابراین، مشارکت مردم است که این نیازها را برطرف میکند. در مناطق جنوبی شهر تهران کمبود تخت بیمارستانی داشتیم و با مشارکت خیرین مشکل برطرف شد. افرادی هستند که خودشان تمام هزینهها را متقبل میشوند و در برخی موارد اینطور است که مردم با همان حداقل هزینهها کمبودها را برطرف میکنند. در ایامی که در وزارت بهداشت توفیق خدمت داشتیم، به شهرستان خمینیشهر رفته بودیم که دولت مشغول ساخت یک بیمارستان بود و نزدیک به 20 سال طول کشیده بود تا این بیمارستان تکمیل شود. یک بیمارستان هم توسط یک خیّر در حال ساخت بود که به دلیل تنگناهای مالی گفته بود نمیتوانم ادامه دهم. در 10 روز اول ماه محرم، مردم عهد کردند که هزینههای این بیمارستان را خودشان تأمین کنند. هیئتهای عزاداری در سطح شهر حرکت میکردند و جلوی بیمارستان توقفی میکردند و هر کسی هر میزانی که میتوانست کمک میکرد.
یادم نمیرود که در آن 10 روز، در آن زمان حدود 13 میلیارد کمک جمع شد. این مبلغ در آن زمان قابل توجه بود. بچهها میآمدند قلکهایشان را میشکستند و کمک میکردند. یک عزیزی ماشینش را اهدا کرد یا یک مادری آمد و آپارتمانش را داد و گفت این آپارتمان را بفروشید و صرف بیمارستان کنید. از تکتک خردهمبالغی که مردم کمک میکردند، نیازها برطرف میشد. از این مصادیق در سطح کشور خیلی زیاد است و باید ما قدردان مردم باشیم که به این ترتیب دارند کمک میکنند. این در حوزه زیرساختی است.
در حوزه کمک به مستمندان، نیازمندان و … نیز موارد خیلی زیادی وجود دارد. بهزیستی در این بخش از کمکهای مردم انتفاع زیادی میبرد. خیلی از دانشآموزان ما هستند که نیاز دارند کمکهای آموزشی به آنها صورت بگیرد و شاهد هستیم که چنین اتفاقی میافتد. خوشبختانه این اقدامات در سطح کشور دارد انجام میشود. اقدامات خیرخواهانه علیرغم تنگناهای اقتصادی مردم، روبهافزایش است و باید کمک کنیم تا این موضوع فرهنگسازی شود و دامنه این نوع کارها توسعه یابد.
– نقدی که بعضاً به فعالیتهای نیکوکاری در ایران وارد میشود این است که یک همکاری و همافزایی و هماهنگی میان بخشهای مختلفی که کار خیر میکنند وجود ندارد. آیا شما این معضل را قبول دارید؟ اگر آری، برای حلش باید چه کار کرد؟
اشکالی که مطرح میکنید، اشکال واردی است، اما راهکارهایی برای حل آن وجود دارد و اقداماتی هم در گذشته صورت گرفته است و اقداماتی نیز دارد انجام میشود. البته باید اشاره کنم که در ساختارهای دولتی یک حوزه به عنوان حوزه اجتماعی باید وجود داشته باشد که به سازمانهای مردمنهاد و خیریهها کمک کند و تلاش کند تا اقدامات خیرخواهانه به خوبی صورت بگیرد. خیری به وزارت بهداشت میآمد و میگفت میخواهم اقدام خیرخواهانهای انجام بدهم اما نمیدانم کجا باید مراجعه کنم تا کارم را انجام بدهم. یک سازمانی باید متولی این کار باشد. مانند سازمان نوسازی مدارس که در وزارت آموزش و پرورش وجود دارد و عهدهدار اینکار است و میگوید اگر خیّر 40 درصد میآورد، دولت هم 60 درصد میگذارد و ما یک مدرسه میسازیم یا زمین را ما میدهیم و خیّر فقط مدرسه را بسازد، باید در نهادهای دیگر نیز داشته باشیم و در تمام دستگاههایی که به نحوی میخواهند از مشارکت مردم استفاده کنند باید این اقدام را انجام دهند.
در هنگامی که در وزارت بهداشت مسئولیت داشتم، یک معاونت اجتماعی تأسیس کردیم و زیرمجموعه آن، یک اداره کل سازمانهای مردمنهاد و خیریهها بود که عهدهدار این کار بودند. البته متأسفانه معاونت اجتماعی را منحل کردند که به اعتقاد من از این منظر به وزارت بهداشت آسیب زد. بنابراین این اشکال وارد است و در ساختارهای دولتی باید این مجموعه را پیشبینی کنند.
نکته دوم، رابطه بین خود سازمانهای مردمنهاد و خیریهها است و من معتقدم باید یک شبکه ملی ایجاد کنیم. برای نمونه در وزارت بهداشت، خیریهها و سازمانهای مردمنهاد زیادی را داشتیم که در حوزه سرطان فعالیت داشتند. تا جایی که خاطرم هست، 124 سازمان مردمنهاد و خیریه را دور هم جمع کردیم و شبکه ملی سرطان را راه انداختیم. همین الان این شبکه ملی وجود دارد و قریب به هشت سال است فعالیت دارد و ماهی یکبار هم دور هم جمع میشوند و هماهنگیهای لازم را انجام میدهند. مثلاً در یک مقطع امکان دارد داروی بیماران سرطانی کاهش یابد و اینها به نمایندگی از بیماران مبتلا به سرطان، به وزارت بهداشت میروند و پیگیری میکنند که کمبودهایی که وجود دارد را برطرف کنند. در همان مقطع خاطرم هست وقتی آقای قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت بود، با اینها جلسه میگذاشت و مشکلات اینها را با حضور معاونت درمان و معاونت غذا و دارو برطرف میکرد.
یا مثلاً یک شبکه ملی راهاندازی کردیم به نام شبکه ملی توانبخشی یا شبکه ملیای برای بیماریهای قلبی و عروقی راه انداختیم. اخیراً در دانشگاه شهید بهشتی جلسهای داشتم که قرار بود مجموعهای برای بیماران دیابتی شکل بگیرد. آنجا پیشنهاد کردم و گفتم که ما سازمانهای مردمنهاد و خیریههای زیادی داریم که در زمینه دیابت فعالیت دارند و چقدر خوب است که این شبکه ملی بیماران دیابتی را راهاندازی کنیم و این خیریهها و سازمانهای مردمنهاد با یکدیگر مرتبط باشند و از ظرفیتهای اینها بیشتر استفاده شود؛ زیرا همافزایی در گرو این است که دور هم جمع شوند و دوبارهکاری نکنند.
این شبکههای ملی در موضوعات مختلف شکل گرفته است، ولی اعتقاد دارم که باید دامنه کار را توسعه داد و به عنوان یک مطالبه مطرح شود که فعالیتهای موازی دور هم جمع شوند که این میتواند به همافزایی مؤثر منجر شود.
– یک بحثی هم در میان خیریهها و سازمانهای مردمنهاد وجود دارد که جشنواره نشان نیکوکاری هم همین هدف را میخواهد دنبال کند که بحث اعتبارسنجی و ارزیابی خیریهها است. اینکه بتوانیم به واسطه ارزیابی خیریهها الگوهای برتر نیکوکاری را معرفی کنیم. فکر میکنید چقدر جای این موضوع در کشور خالی بوده است و چقدر جریانی که با جشنواره نشان نیکوکاری آغاز شده است، میتواند موفق باشد.
فی نفسه اینکه ما کسانی که اقدامات نیکوکارنه انجام میدهند را به مردم معرفی کنیم، اقدام ارزشمندی است، به خصوص آنها که در بزنگاهها به سراغ مردم میروند. برای نمونه ما الان در دوره پساجنگ هستیم و در این دوره موضوعاتی پیش آمده است که مردم میتوانند به کسانی که مشکل برایشان ایجاد شده است کمک کنند. اخیراً جلسهای با انجمن سلامت روان ایرانیان داشتیم. اعضای هیئت علمی حضور داشتند و هفته قبل یک کارگاه آموزشی برای 35 نفر از روانشناسان یکی از مناطق تهران برگزار کرده بودند که اینها بیایند و برای شرایط پساجنگ آشنا شوند. همه کارشناس ارشد و دکترای روانشناسی داشتند اما باید با حوزه تخصصی پساجنگ آشنایی پیدا میکردند و بعد میرفتند و برای کسانی که نیازمند هستند مشورت میدادند و کارهای مشاورهای میکردند. این افراد به منطقه مربوطه میروند و آنجا برای مردمی که نیاز دارند، کار مشاوره را انجام میدهند. این نکتهسنجی یک سازمان مردمنهاد را نشان میدهد که در یک شرایط خاص که مردم نیاز دارند روی آن موضوع خاص یک اقدام ارزشمندی را انجام میدهد. این یکی از عوامل ارزشیابی یک سازمان مردمنهاد میتواند باشد.
بنابراین اصل این کار ارزشمند است. شاخصها و ملاکهایی که باید لحاظ شود نیز خیلی مهم است. یک بخش مربوط به اقدامات گسترده خیرخواهانه است که جزء عوامل کمی محسوب میشود، اما یک وقت است که یک مجموعهای داریم که شرایط خاص را در نظر میگیرد و اقدامات خیرخواهانه میکند که اینها نیز باید مدنظر باشند. خیلی از سازمانهای مردمنهاد در همین دوران پساجنگ یا در دوران کرونا اقداماتی را انجام دادند که فوقالعاده مؤثر بود و موجب شد تا مردم یک تسکین خاطری پیدا کنند.
این نوع ارتباط خیلی مؤثر است. یا در دوران زلزله کرمانشاه که من هم مسئولیت داشتم، یادم نمیرود که ساختمانهای نظام سلامت که آسیب دیده بود و ما عهدهدار ساخت آنها شدیم و گفتیم از دولت منبعی نمیخواهیم و به عنوان حوزه اجتماعی وزارت بهداشت میگوییم که تمام این مراکز را میتوانیم خودمان با مشارکت مردم بسازیم. بالغ بر 100 پایگاه بهداشتی و مرکز جامع سلامت و یک بیمارستان را با مشارکت مردم ساختیم.
اینکه ما در این منطقه حضور یافتیم و با مردم تعامل کردیم و مردم دیدند که این مراکز دارد با مشارکت خودشان ساخته میشود فوقالعاده اثربخش بود. لذا نکتهسنجی که مردم یا خیریهها دارند در مقاطع زمانی خاص یکی از عوامل مهم این جشنواره میتواند باشد و شاخص ارزیابی باشد که بتوانند این خیریهها و سازمانهای مردمنهاد را شناسایی و به مردم معرفی کنند.
– به عنوان پرسش پایانی میخواهم بگویم که ما امروز در شرایط خاصی در کشور قرار داریم؛ یعنی انواع ناترازیها و مشکلات و فشارهای متعددی را داریم. فکر میکنید در این شرایط که همهچیز خیلی نیاز به این دارد که تصمیمگیری درست و اقدام درست برایش انجام شود، نیکوکاری و این مؤسسات مردمی میتوانند در حل مسائل کشور نقشی ایفا کنند؟
در ابتدا یک جنبه انتقادی موضوع را مطرح میکنم. کشور ما کشوری نیست که محدودیت منابع داشته باشد. یک درصد جمعیت جهان و 9 درصد منابع جهان را داریم که اعم از نفت و گاز و منابع معدنی و … است. نکته دوم اینکه در یک ژئوپولوتیکی واقع شدهایم که میتوانیم در تمام جهان تأثیرگذار باشیم. ما یک حلقه اتصالی میان کشورهای مختلف هستیم و راههای ارتباط بسیار زیادی از ایران میگذرد. ما فقط از قِبَل عبور هواپیماها از آسمان ایران، در سال، حدود یک میلیارد و 750 میلیارد دلار میتوانیم درآمد داشته باشیم که الان از آن نمیتوانیم استفاده کنیم. یک تجدیدنظری باید در حکمرانی ما صورت بگیرد و این وضعیت نمیتواند ادامه داشته باشد.
اما دربارۀ نقش مردم باید بگویم که یک بخش کار، فرهنگسازی است که مردم در عین حال در مقابل ناترازیها کمتر مصرف کنند. یک بخش نیز سازمانهای مردمنهادند که باید به اقشار آسیبپذیر کمک کنند و این نیز حائز اهمیت است و باید سازوکاری فراهم شود تا خیریهها و سازمانهای مردمنهاد در این حوزه بتوانند فعالیت جدیتری داشته باشند.